فصل(1)
تاریخچه:
ای دوست قبولم کن و جانم بستان مستم کن و از هر دو جهانم بستان
با هرکه دلم قرار گیرد بی تو آتش به من اندر زن و آنم بستان
1-1رابطه ی بین معماری و موسیقی
انسان در جریان سیر و سلوک اعتقادی به مرحله ای میرسد ، که خداوند یک شناخت قلبی (یعنی شناخت بی واسطه) به آن می دهد که می تواند به آن طرف ظواهر برود و به جای اینکه حقیقت را دریافت کند ،آن را درک می کند.
آگوستینوس می گوید: ( معماری از نظر من همان شهود است ، شهود زیبایی های ملکوت در عالم ماده با مکانیزمی بنام فضا ).
دو چیز را خداوند به عنوان نعمت فراوان داده
?- درک فضا
?- درک ریتم
معماران و موسقی دانان انسانهایی هستند که می توانند فضا و ریتم را به وجود بیآورند.
معماران خالقان فضا هستند
موسیقی دانان خالقان ریتم هستند
در عالم وجود دو عنصر هست که شاًن قدسی دارد
?- معماری
?- موسیقی
معماری همان موسیقی و موسیقی همان معماریست
فقط نحوه جلوه گری آن متفاوت است
معماری همان موسیقی است که در مکان اتفاق می افتد
وموسیقی همان معماری است که در زمان اتفاق می افتد
فقط بستر وقوع معماری و موسیقی با هم فرق می کند
بنابراین معماری باید شاًن موسیقی داشته باشد تا معماری شود
و موسیقی باید شاًن معماری داشته باشد تا موسیقی شود.
2-1تعریف موسیقی:
واژه موسیقی که در عربی قی تلفظ می شود ریشه یونانی دارد. از زمان منصور خلیفه عباسی توجه به آثار یونانی آغاز شد. وسپس در دوران هارون پنجمین خلیفه عباسی ( 198-218ه-) با تاسیس بیت الحکمه به اوج خود رسید
مقارن همین دوران بود که واژه موسیقی راه یافته و به تدریج جایگزین غنا عربی شده است. بر اساس مدارک موجود واژه موسیقی و هم خانواده های آن در مفتاح العلوم خوارزمی و رساله موسیقی اخوان الصفا دیده می شود که هردو متعلق به سده چهارم هجری (دهم میلادی)است. خوارزمی در تعریف موسیقی می گوید: موسیقی به معنی پیوند آهنگ هاست . تعریف ساده موسیقی یا صداهای موسیقایی ،صداهای خوشایندی می شود که انسان از شنیدن آنها احساس لذت می کند
با بالا رفتن سطح فرهنگ و هنر معلوم شد صداهای خوشایند ، صداهایی هستند که از نظمی خاص پیروی می کنند،وبین آنها نسبت های معینی وجود دارد برای همین عدد در موسیقی دارای اهمیت بسیاری است. تا جائی که فیثاغورث معتقد است که عدداصل وجود در آفرینش است
پیروان او اجسام را هر یک عدد می داشتند و معتقد بودند که چون کرات آسمانی وافلاک از یکدیگر فاصله های معینی دارند، از نسبت آنها نغمه های ساخته می شود وآوازها در اصل ناشی از حرکت افلاک هستند
ابوعلی سینا می گوید: موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمه ها ، از نظرملایمت وتنافر وچگونگی زمان های بین نغمه ها بحث می شود تا معلوم شود که لحن را چگونه باید تالیف کرد
ابونصر فارابی در احصاالعلوم موسیقی را علم شناسایی الحان می داند که شامل دو علم است: یکی علم موسیقی عملی و دیگری علم موسیقی نظری
امروزه نیز این تقسیم بندی در موسیقی وجود دارد . افلاطون در تعریف موسیقی می گوید : موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح و جهانیان و بال به تفکر،وجهش به تصور، وربایش به غم وشادی ،وحیات به همه می بخشد
مرحوم خالقی درکتاب نظری به موسیقی می نویسد: موسیقی صنعت ترکیب اصوات و صداهاست به طوری که خوشایند باشد وسبب لذت سامعه و انبساط و انقلاب روح می گردد
سلام
سخنی از بزرگان معماری
حمام کریم خان زند
سرپناه
اشنایی با شغل معماری
بعد و انواع گوناگون اثر هنر
بعد و انواع گوناگون اثر هنر
بعد و انواع گوناگون اثر هنر
بعد و انواع گوناگون اثر هنر
بعد و انواع گوناگون اثر هنر
[عناوین آرشیوشده]